Jan 5, 2015 19:14
9 yrs ago
English term
Prior
English to Persian (Farsi)
Art/Literary
Other
museum
Free, Prior and Informed Consent...
It's an agreement
It's an agreement
Proposed translations
(Persian (Farsi))
5 +1 | رضایت آزادانه، قبلی و آگاهانه | Hossein Abbasi Mohaghegh |
5 +2 | قبلی پیشین | Mina Ahmadi |
5 +2 | پیشاپیش | Amir Heydari Bateni |
5 +1 | قبلی | Ryan Emami |
5 | توافق با آگاهی قبلی | Behzad Nasiri |
Proposed translations
+1
21 mins
Selected
رضایت آزادانه، قبلی و آگاهانه
البته به prior به پیشاپیش هم ترجمه شده است ولی به نظر بنده همان "قبلی" مناسب تر است
مثالها:
دولتها از طریق نهادهای نمایندگی مردمان بومی با حسن نیت با آنها مشاوره و همکاری خواهند کرد تا پیش از به کار بستن و اجرای قوانین یا اقدامات اداری که زندگی مردمان بومی را تحت تاثیر قرار میدهد، رضایت خاطر آزادانه، پیشاپیش و آگاهانهی آنها را به دست آورند.
مردمان بومی حق دارند که بابت تصرف، اشغال و بهرهبرداری از سرزمینها، قلمروها و منابعشان که بدون رضایت خاطر آزادانه، آگاهانه و پیشاپیش آنها صورت گرفته غرامت بگیرند. در صورتی که چنین امری میسر نباشد، آنگاه باید به شکلی عادلانه، منصفانه و منطقی خسارت ناشی از تصرف، اشغال، بهرهبرداری و صدمه خوردن سرزمینها، قلمروها و منابعی که سنتا به مردمان بومی تعلق داشته و به اشغال غیربومیان درآمده تا مورد بهرهبرداری قرار گیرد، جبران گردد.
مثالها:
دولتها از طریق نهادهای نمایندگی مردمان بومی با حسن نیت با آنها مشاوره و همکاری خواهند کرد تا پیش از به کار بستن و اجرای قوانین یا اقدامات اداری که زندگی مردمان بومی را تحت تاثیر قرار میدهد، رضایت خاطر آزادانه، پیشاپیش و آگاهانهی آنها را به دست آورند.
مردمان بومی حق دارند که بابت تصرف، اشغال و بهرهبرداری از سرزمینها، قلمروها و منابعشان که بدون رضایت خاطر آزادانه، آگاهانه و پیشاپیش آنها صورت گرفته غرامت بگیرند. در صورتی که چنین امری میسر نباشد، آنگاه باید به شکلی عادلانه، منصفانه و منطقی خسارت ناشی از تصرف، اشغال، بهرهبرداری و صدمه خوردن سرزمینها، قلمروها و منابعی که سنتا به مردمان بومی تعلق داشته و به اشغال غیربومیان درآمده تا مورد بهرهبرداری قرار گیرد، جبران گردد.
4 KudoZ points awarded for this answer.
Comment: "Thanks"
+2
3 mins
قبلی پیشین
--------------------------------------------------
Note added at 4 mins (2015-01-05 19:19:04 GMT)
--------------------------------------------------
Also,
مقدم اسبق
+2
6 mins
پیشاپیش
توافق آزادانه، پیشاپیش و با اطلاع
Peer comment(s):
agree |
Reza Rahimi
11 hrs
|
Thanks Mohamedreza!
|
|
agree |
Mehran Borzoufard
: این دقیقا معادلی است که در متن سازمان ملل از آن استفاده شده است
11 hrs
|
Thanks Mehran!
|
+1
24 mins
قبلی
رضایتنامه قبلی آگاهانه و آزادانه
It's not an agreement, but just a consent. The agreement is something else in your context. A consent means willingness. A prior consent is willingness to do something before that thing is actually done. An prior informed consent is willingness to do something before that thing is done and on an informed basis; that is, the person who gives an informed consent is supposed to do it knowingly. Finally, a free, prior, and informed consent is a prior informed consent obtained without force; that is, the consenter has not been forced into giving it.
Hope this helps.
It's not an agreement, but just a consent. The agreement is something else in your context. A consent means willingness. A prior consent is willingness to do something before that thing is actually done. An prior informed consent is willingness to do something before that thing is done and on an informed basis; that is, the person who gives an informed consent is supposed to do it knowingly. Finally, a free, prior, and informed consent is a prior informed consent obtained without force; that is, the consenter has not been forced into giving it.
Hope this helps.
1 day 12 hrs
توافق با آگاهی قبلی
توافق اختیاری و با آگاهی قبلی
لغت مورد نظر در اینجا جدا از بقیه عبارت نیست و عبارت زیر یک واحد را تشکیل می دهد.
prior informed consent
یعنی توافق با آگاهی و اطلاع قبلی
لغت مورد نظر در اینجا جدا از بقیه عبارت نیست و عبارت زیر یک واحد را تشکیل می دهد.
prior informed consent
یعنی توافق با آگاهی و اطلاع قبلی
Discussion
این توافق حاکی از این است که ساکنان بومی یک منطقه را نمی توان بدون رضایت قبلی و آگاهانه آنها که عاری از هرگونه قید و شرطی باشد از محل سکونتشان کوچ داد
یک نوع قرارداد هست بین جوامع محلی میان افراد بومی